Thursday, January 22, 2004

این بازی تایید صلاحیت چیزی نیست جز حربه ای برای به میدان آمدن مردم. حالا باید دید مردمی که تا این حد نظرات سیاسی دارند و خود را سیاست مدار می دانند له این بازی تن می دهند یا نه؟ به هر حال این روزها، روزهای پر مشغله و پر حادثه ای هستند و تنها کاری که بسیاری انجام می دهند نشستن و تماشا کردن است. شاید به جای پیش بینی بهتر باشد بنشینیم و ما هم انتظار بکشیم ولی من فکر می کنم بهترین کار مردم شرکت نکردن در انتخابات است هر چند که این کار میدان را برای چهار سال برای تندروها باز می کند ولی شاید اوضاع کمی بهتر از این شود. سال هفتاد و شش هم من معتقد بودم رای دادن و ندادن فرقی ندارد ولی دوستان اصرار داشتند به رای دادن به خاتمی که امروزه همان ها فحش و بد و بیراه می گویند و من می گویم شما هم بودبد بهتر نمی کردید. فکرش را بکنید همین امروز ریاست جمهوری یا رهبری مملکت را به خود شما بدهند چه کاری می کنید؟ باید کسانی را در سطح بالای دانش و علم تربیت کرد به آنها مدیریت یاد داد و مملکت داری تا در آینده بتوانند این مملکت را اداره کنند چیزی که امروز کم است همین افراد شایسته و مدیر هستند. امروزه در این مملکت مشکل مدیریتی موجود است و مدیر یک شبه ساخته نمی شود. کسانی هم که سال ها پست مدیریت داشته اند یا از هوش کافی برخوردار نبوده اند و یا اگر به مرور زمان یاد گرفتند چه کار باید بکنند (مانند آقای کرباسچی) به کناری نهاده شدند تا مملکت یک دست بشود. برای آینده بهنر باید مدیرانی لایق و کارآمد تربیت شوند تا بشود با خیلی از مدیران میانی لایق مملکت را درست کرد و سامان داد.


ایستاده چون علف در برابر باد

و اکنون من ایستاده ام چون علف در برابر باد